گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر اثنی عشری
جلد سيزدهم
سوره شصت و نهم (الحاقه) ...



ص : 285
اشاره
سورة الحاقه: این سوره مکی است.
عدد آیات: پنجاه و یک نزد بصري و شامی، و پنجاه و دو نزد غیر ایشان.
عدد کلمات: دویست و شش.
عدد حروف: هزار و چهار صد و هشتاد.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابویه رحمه اللّه عن الصادق علیه السّلام:
فانّ قرائتها فی الفرائض و النّوافل من الایمان باللّه و رسوله لأنّها انّما نزلت فی امیر المؤمنین و معاویۀ و لم ،« الحاقّۀ » اکثر من قرائۀ
یسلب قاریها دینه حتّی یلقی اللّه عزّ و جلّ.
از حضرت صادق علیه السّلام فرماید: زیاد قرائت کنید الحاقه را، زیرا خواندن آن در نماز واجب و مستحب، از ایمان به خدا و
رسول است. و نازل شده در حق حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام و معاویه، و سلب نشود از خواننده آن دینش، تا ملاقات کند خدا
را (به شرط تذکر و عمل به آیات آن).
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 1] ... ص : 285
صفحه 179 از 274
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
( الْحَاقَّۀُ ( 1
الْحَاقَّۀُ: ساعتی که حق است، یا حالتی که سزاوار است رسیدن به آن. یا ص: 286
شناخته گردد در آن حقایق اشیاء یا واقع شود در آن امور از حساب و ثواب و عقاب.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 2] ... ص : 286
( مَا الْحَاقَّۀُ ( 2
مَا الْحَاقَّۀُ: (استفهام براي شأن آن ساعت و تعظیم هول آن) چیست ساعت یا حالت محقق الوقوع.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 3] ... ص : 286
( وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّۀُ ( 3
وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَ اقَّۀُ: چه چیز دانا کرد تو را، چه چیز است ساعتی که حق است وقوع آن. یا واقع شود امور، یعنی کنه آن را
نمیدانی، زیرا که اعظم از آنست که در فهم احدي درآید. مراد، قیامت، و حاقه، یکی از اسماء آنست.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 4] ... ص : 286
( کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَۀِ ( 4
بعد از ذکر تفخیم آن، بیان حال مکذبان فرماید به جهت تذکر منکران:
کَ ذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَۀِ: تکذیب کردند قوم ثمود و قبیله به ساعت کوبنده، یعنی روز قیامت که شکنند مردمان را به اهوال و
آسمان را به شکافتن و انشقاق و زمین و کوهها را که قطعه قطعه شدن و ستارگان را به طمس.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 5] ... ص : 286
( فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَۀِ ( 5
فَأَمَّا ثَمُودُ: پس اما قبیله ثمود که پیغمبرشان حضرت صالح علیه السّلام بود، فَأُهْلِکُوا بِالطَّاغِیَۀِ: پس هلاك گردیده شدند به سبب
سرکشی و نافرمانی به صیحه جبرئیل که هرگز کسی نشنیده و ندیده بود.
ص: 287
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 6] ... ص : 287
( وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَۀٍ ( 6
وَ أَمَّا عادٌ: و اما قبیله عاد که پیغمبرشان حضرت هود علیه السّلام بود، فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَ رٍ عاتِیَۀٍ: پس هلاك شدند به باد سخت
سرد که به جهت فرط شدت برودت، اعضا را محترق میساخت، از حد درگذشته، که خازنان قدرت ضبط آن نداشتند. شهر بن
حوشب از ابن عباس روایت نموده که پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: ذرهاي از باد و قطرهاي از آب فرستاده نمیشود مگر
به مقدار معلوم، مگر بر قوم نوح و هود علیهما السّلام که آب و باد طغیان کردند و خزنه را تمکین ننمودند. بعد از آن تلاوت
صفحه 180 از 274
«1» . فرمود: إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ حَمَلْناکُمْ فِی الْجارِیَۀِ ...، وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عاتِیَۀٍ
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 7] ... ص : 287
( سَخَّرَها عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَۀَ أَیَّامٍ حُسُوماً فَتَرَي الْقَوْمَ فِیها صَرْعی کَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِیَۀٍ ( 7
سَخَّرَها عَلَیْهِمْ: مسخر گردانید آن باد را بر قوم عاد به قدرت کامله، سَبْعَ لَیالٍ وَ ثَمانِیَۀَ أَیَّامٍ: هفت شب و هشت روز از وقت صبح
چهارشنبه تا غروب چهارشنبه دیگر، حُسُوماً: شبها و روزهاي متوالی، یا شوم بر عادیان، فَتَرَي الْقَوْمَ فِیها صَرْعی پس تو میدیدي قوم
عاد را اگر حاضر بودي در آن ایام، یا در آن اماکن در حالتی که افتاده بودند مرده و هلاك شده، کَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِیَۀٍ: گوئیا
ایشان از عظم اجسام تنههاي درخت خرمایند میان تهی و پوسیده که باد بر او خورده، افتاده. در روایت است طول قامت آنها دوازده
گز
__________________________________________________
. 1) منهج الصادقین، جلد 9، صفحه 393 )
ص: 288
بود و به جهت این، تشبیه تنه نخیل فرموده.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 8] ... ص : 288
( فَهَلْ تَري لَهُمْ مِنْ باقِیَۀٍ ( 8
فَهَلْ تَري لَهُمْ مِنْ باقِیَۀٍ: پس آیا میبینی مر ایشان را هیچ نفسی باقیمانده، (استفهام) براي انکار است)، یعنی هیچ نفسی باقی نماند،
تمام مستأصل و هلاك شدند.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 9] ... ص : 288
( وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِکاتُ بِالْخاطِئَۀِ ( 9
وَ جاءَ فِرْعَوْنُ: و آمد فرعون زمان حضرت موسی علیه السّلام، وَ مَنْ قَبْلَهُ: و آمدند کسانی که پیش از او بودند، وَ الْمُؤْتَفِکاتُ: و اهل
شهرهاي منقلبه و زیر و رو شده که شهرهاي قوم لوط باشند، بِالْخاطِئَۀِ: به خطا و گناهکاري، یعنی شرك که اعظم گناهان باشد، و با
وجود بر این مرتکب افعال شنیعه میشدند.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 10 ] ... ص : 288
( فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِیَۀً ( 10
فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ: پس نافرمانی کردند فرستاده پروردگار خود را فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِیَۀً: پس گرفت خدا ایشان را به عقوبت گرفتنی
که افزون بود بر امم دیگر، یعنی عذاب آنها سختتر بود در نهایت شدت به سبب اعمال قبیحه ایشان.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 11 ] ... ص : 288
( إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ حَمَلْناکُمْ فِی الْجارِیَۀِ ( 11
ص: 289
صفحه 181 از 274
إِنَّا لَمَّا طَغَی الْماءُ: بدرستی که ما آن هنگام که طغیان کرد آب و از حد معتاد درگذشت تا آنکه از بالاي کوهها، چهل گز تجاوز
نمود در وقت طوفان، حَمَلْناکُمْ فِی الْجارِیَۀِ: برداشتیم شما را، یعنی پدران شما را، و شما در اصلاب آنها بودید در کشتی رونده بر
آب، یعنی سفینه نوح علیه السّلام.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 12 ] ... ص : 289
( لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَةً وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَۀٌ ( 12
لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَةً
: یا قرار دهیم براي شما پندي و عبرتی در دلالت بر قدرت و حکمت صانع عالم، وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَۀٌ
: و تا نگاه دارد این پند را گوشهاي نگاهدارنده که پند یابد به آنچه شنود، یعنی گوشی که، شأن آن نگهداري آن چیزي که
واجب است حفظ و عمل به آن.
بیان: حالات قوم نوح را بیان نمودیم تا تنبیه شود بر آنکه ما قادر و قاهریم بر هلاکت و نجات و رحمت و رأفت و قهر و غضب. و
هر گوشی که حفظ وقایع و حوادث را نماید و تفکر در آن نموده، فراموش نکند و به عمل خیر و طاعت اقدام، و از کار شر و
معصیت اجتناب نماید.
تتمه: به احادیث کثیره از عامه و خاصه نقل شده است که این آیه در شأن حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام نازل شده:
اما خاصه: طبرسی، شیخ طوسی، ابن بابویه: کلینی در کافی به اسناد خود روایت نموده: وقتی این آیه نازل شد، حضرت پیغمبر صلّی
«1» . اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: خدایا گوش علی را چنان قرار ده
امّا از عامّه: ثعلبی، واحدي، زمخشري، و غیره گفتهاند: این آیه در شأن
__________________________________________________
1) نور الثقلین، جلد 5، صفحه 402 ، به نقل از مجمع البیان. )
ص: 290
علی بن ابی طالب علیه السّلام نزول یافته. حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرماید: روزي مرا سیّد انبیاء دید و نزد خود کشید و به
سینه چسبانید، و فرمود:
اي علی، خدا امر کرده است مرا که تو را به نزدیک خود خوانم و از خود دور نگردانم و تو را تعلیم کنم، و هر چه بر تو خوانم تو
آن را بشنوي و یادگیري و فراموش نکنی. پس هرچه از پیغمبر فرا میگرفت فراموش نمیکرد، و این فضیلتی است اختصاص به آن
حضرت، و غیر او از اصحاب نداشتند.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 13 ] ... ص : 290
( فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَۀٌ واحِدَةٌ ( 13
بعد از آن احوال قیامت را فرماید:
فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ: پس چون دمیده شود در صور، نَفْخَۀٌ واحِدَةٌ: یک دمیدن. مراد نفخه اولی و نفخه صعقه است، چون اسرافیل به
امر الهی نفخ صور کند.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 14 ] ... ص : 290
صفحه 182 از 274
( وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّۀً واحِدَةً ( 14
وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ: و برداشته شود زمین و کوهها از اماکن خود به مجرد قدرت کامله، یا به توسط زلزله، یا بادهاي سخت،
فَدُکَّتا دَکَّۀً واحِدَةً:
پس درهم شکسته شوند همه زمین و کوه یک شکستنی، یعنی همه زمین و کوهها یک مرتبه درهم شکند و خورد گردد مانند گرد
در هوا ناپدید شود. نزد بعضی معنی آنکه: زمین و کوهها منبسط شوند، تمام هموار، که هیچ پست و بلند نباشد.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 15 ] ... ص : 290
( فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَۀُ ( 15
ص: 291
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْواقِعَۀُ: پس آن روز واقع شود ساعت واقع شونده، یعنی حادث گردد قیامت.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 16 ] ... ص : 291
( وَ انْشَقَّتِ السَّماءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ واهِیَۀٌ ( 16
وَ انْشَ قَّتِ السَّماءُ: و شکافته شود آسمان از طرف مجرّه، فَهِیَ یَوْمَئِذٍ واهِیَۀٌ: پس آسمان در آنروز سست و ضعیف شود، چون پشم
رنگین زرد شده بعد از قوت و استواي او.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 17 ] ... ص : 291
( وَ الْمَلَکُ عَلی أَرْجائِها وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَۀٌ ( 17
وَ الْمَلَکُ عَلی أَرْجائِها: و ملائکه بر کنار آسمان باشند، یعنی چون آسمان که مکان ملائکه است شکافته شود، ایشان بر اطراف آن
مجتمع شوند تا چون امر الهی رسد، در باره مؤمن و کافر بدون تأخیر اقدام کنند. وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ: و بردارند عرش
پروردگار را بر بالاي ملائکه که به اطراف آسمان باشند، یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَۀٌ: در آن روز هشت ملک، مروي است که حاملان عرش امروز
چهارند، روز قیامت، چهار ملک دیگر حق تعالی به امداد ایشان فرستد. نزد بعضی این تمثیل باشد براي عظمت عرش، چنانکه از
احوال سلاطین مشاهده شوند در روزي که بخواهند حشمت خود را براي عام ارائه دهند.
تتمه: در کتاب کافی- از حضرت صادق علیه السّلام فرماید: مراد از عرش، علم است. و حمله آن هشت باشند: چهار از ما و چهار
«1» . دیگر هر که را خدا خواهد
__________________________________________________
. 1)- نور الثقلین، جلد 5، صفحه 406 )
ص: 292
و به روایت علی بن ابراهیم قمی- حمله عرش هشت هستند: چهار از اولین و چهار از آخرین. چهار اولین: حضرت نوح، و ابراهیم و
«1» . موسی و عیسی علیهم السّلام و چهار آخرین: حضرت محمد و علی و حسن و حسین علیهم السّلام و معنی عرش علم میباشد
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 18 ] ... ص : 292
( یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفی مِنْکُمْ خافِیَۀٌ ( 18
صفحه 183 از 274
یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ: در آن روز عرضه داشته شود بر خداي تعالی براي محاسبه و مسائله. از ابن مسعود نقل است که روز عرصات، سه
عرضه باشد: دو عرضه آن احتجاج و توبیخ باشد، و در عرضه سوم نشر کتب، که فایزان به دست راست، و هالکان را به دست چپ
دهند. لا تَخْفی مِنْکُمْ خافِیَۀٌ: پنهان نماند بر خدا از کردار و گفتار شما هیچ سریره و پوشیدگی، یعنی بر خفایاي شما خدا اطلاع
دارد. و غرض از عرض، نه براي اطلاع الهی است، بلکه براي اظهار عدل است بر بندگان و افشاي احوال ایشان است، چنانچه
فرماید: یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِرُ.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 19 ] ... ص : 292
( فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ ( 19
بعد از آن تفصیل آن را فرماید:
فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ: پس آن را که داده شود، کِتابَهُ بِیَمِینِهِ: نامه عمل او به دست راست او، فَیَقُولُ: پس بگوید از روي فرح و خوشحالی،
هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَهْ: بیائید بگیرید و بخوانید نامه عمل مرا که در او هیچ عملی نیست که از
__________________________________________________
1) مدرك یاد شده. [...] )
ص: 293
اظهار آن شرم داشته باشم و خجل شوم. شیخ در تبیان فرماید: این کتاب غیر کتاب اعمال است، و مضمون آن همین بشارت است
به جنت، چه کتاب، حفظه میان بنده و خداست، کسی آن را نبیند و نخواند. صاحب کتاب بر سبیل اعجاب به اهل حساب گوید:
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 20 ] ... ص : 293
( إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسابِیَهْ ( 20
إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلاقٍ حِسابِیَهْ: بدرستی که من به یقین دانستم در دنیا آنکه ملاقات کننده و بینندهام حساب خود را، یعنی دانستم مرا
محاسبه خواهند کرد، مستعد و مهیا شدم به فعل اوامر و ترك نواهی سبحانی.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 21 ] ... ص : 293
( فَهُوَ فِی عِیشَۀٍ راضِیَۀٍ ( 21
فَهُوَ فِی عِیشَ ۀٍ راضِ یَۀٍ: پس آن کس در زندگانی باشد پسندیده، یا عیشی که صافی و خالص باشد از کدورات و مقترن به تعظیم و
اجلال نزد ملک متعال.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 22 ] ... ص : 293
( فِی جَنَّۀٍ عالِیَۀٍ ( 22
فِی جَنَّۀٍ عالِیَۀٍ: در بهشتی که بلند مرتبه است، زیرا در آسمان است، یا درجات و ابنیه و اشجار.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 23 ] ... ص : 293
( قُطُوفُها دانِیَۀٌ ( 23
صفحه 184 از 274
قُطُوفُها دانِیَۀٌ: میوههاي آن که چیده شود نزدیک است به ایستاده و نشسته و خوابیده.
از حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مروي است که: مؤمن در
ص: 294
«1» . حالی که خوابیده باشد، میوه بهشت را بچیند و تناول کند
یا نزدیک است به رسیدن، چون یکی را چیند، دیگري در جاي او پدید آید.
عطّار بن یسار از سلمان فارسی رضوان اللّه علیه روایت نموده از حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که فرمود: هیچکس از
شما به بهشت نرود، مگر به جواز، مضمونش آنکه: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم هذا کتاب من اللّه بفلان بن فلان ادخلوه جنّۀ قطوفها
«2» . دانیۀ
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 24 ] ... ص : 294
( کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَۀِ ( 24
پس رضوان، اهل بهشت را گوید:
کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِیئاً: بخورید از میوهها و بیاشامید از شربتها خوردنی و آشامیدنی گوارا که اصلا موجب اذیت نباشد و احتیاج به
فضلات ندارد. در حدیث است چون مؤمن طعام و شراب بهشت تناول کند، در بدن او عرق گردد خوشبوتر از مشک، و لطیفتر از
عنبر از بدنش بیرون آید. حاصل آنکه گویند:
به طیب نفس تناول کنید، بِما أَسْلَفْتُمْ: به سبب آنچه پیش فرستادهاید از اعمال صالحه، فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَۀِ: در روزهاي گذشته، یعنی
در دنیا.
در منهج- از حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مروي است:
حق تعالی خطاب فرماید به مؤمنان در بهشت: اي دوستان من، بسیار در دنیا [شما را دیدم که لبهاي شما از تشنگی به هم چسبیده
بود و چشمهاي شما به گودي فرو رفته و شکمهاي شما باریک و لاغر شده از غایت تشنگی و
__________________________________________________
. 1)- منهج الصادقین، جلد 9، صفحه 399 )
2)- مدرك یاد شده. )
ص: 295
«1» . گرسنگی که در دنیا کشیدید، پس امروز مرفّه الحال در بهشت بخورید و بیاشامید در عوض آن گرسنگی و تشنگی
تتمه: به روایت قمی حضرت صادق علیه السّلام فرماید: هر امتی حساب او را امام زمان او محاسبه نماید، و ائمه میشناسد دوستان و
دشمنان خود را، چنانچه فرموده: و علی الاعراف رجال یعرفون کلّا بسیماهم و ایشان ائمه میباشند، پس در آن روز، نامه اعمال
دوستان خود را به دست راست آنها دهند، و نامه اعمال دشمنان خود را به دست چپ آنها میدهند آن فرقه [بدون حساب به بهشت
«2» . روند، و این فرقه، [بدون حساب به جهنم داخل شوند
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 25 ] ... ص : 295
( وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیَقُولُ یا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ ( 25
وَ أَمَّا مَنْ أُوتِیَ: و اما کسی که داده شود، کِتابَهُ بِشِمالِهِ: نامه عمل او به دست چپ، فَیَقُولُ: پس گوید از روي ندامت چون بیند
صفحه 185 از 274
اعمال قبیح خود را، یا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتابِیَهْ: اي کاشکی داده نشدمی، یعنی به من ندادندي نامه عمل مرا و او را ندیدمی تا بر ملأ،
این رسوائی نکشیدمی.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 26 ] ... ص : 295
( وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِیَهْ ( 26
وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِیَهْ: و کاش ندانستمی امروز که چیست حساب من، چه غیر از شدت و سختی عقوبت، حاصلی ندارد و ثمري بر آن
مترتب نیست.
__________________________________________________
. 1)- مدرك یاد شده، صفحه 400 )
2)- نور الثقلین، جلد 2، صفحه 32 ، ما بین دو علامت در روایت متن موجود است. )
ص: 296
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 27 ] ... ص : 296
( یا لَیْتَها کانَتِ الْقاضِیَۀَ ( 27
یا لَیْتَها کانَتِ الْقاضِ یَۀَ: اي کاش موتی که به آن در دنیا مرده بودم، بودي حکم نماینده به فناي ابدي، یا قطع کننده امر من تا هرگز
زنده نشدمی و این حالت را ندیدمی. یا کاش این حالت بودي موته، حکم کننده بر فناي من، چه مرارت این به مراتب بیشتر است از
موت. یا کاش حیات دنیا موته قاطعه بودي، یعنی هرگز به وجود نیامدي. پس بر سبیل حسرت گوید:
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 28 ] ... ص : 296
( ما أَغْنی عَنِّی مالِیَهْ ( 28
ما أَغْنی عَنِّی مالِیَهْ: بینیاز ننمود، یعنی دفع نکرد از من عذاب را مال من و آنچه مرا بود از اموال کثیره و خدم و حشم، دافع عذاب
من نشد.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 29 ] ... ص : 296
( هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ ( 29
هَلَکَ عَنِّی سُلْطانِیَهْ: نابود شد از من فرمانفرمائی من بر مردمان، و ذلیل و خوار و حقیر و بیمقدار شدم. یا معدوم شد از من حجتی
که به زعم خود در دنیا تصور میکردم. این تأسف و تحسر فایدهاي براي او نخواهد داشت، خطاب شود:
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 30 ] ... ص : 296
( خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ( 30
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ: بگیرید او را، پس غل کنید او را، یعنی دست و پاي او را بر گردن او بندید.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 31 ] ... ص : 296
صفحه 186 از 274
( ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ( 31
ص: 297
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَ لُّوهُ: پس در آتش بزرگ درآورید، یعنی میاندازید او را، مگر در آتش بزرگ به حسب کمیت و کیفیت، زیرا عظیم
بود بر متکبران.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 32 ] ... ص : 297
( ثُمَّ فِی سِلْسِلَۀٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُکُوهُ ( 32
ثُمَّ فِی سِلْسِلَۀٍ: پس آنگاه در زنجیري از آتش، ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً: که طول آن هفتاد ذرع است، فَاسْلُکُوهُ: پس درآورید او را،
یعنی او را محکم بر جسد او بپیچید تا هیچ حرکت نتواند کند. نزد بعضی از مفسران، هر یک سلسله جداگانه دارند. و نزد بعضی،
یک زنجیر است که جمیع جهنمیان در آن سلسلهاند. و در کیفیت سلوك نیز دو وجه است: یکی آنکه آن زنجیر را در گردن او
اندازند و او را ملائکه غلاظ و شداد در میان آتش کشانند. وجه دیگر آنکه: آن سلسله را در حلق او داخل نمایند و او را بکشانند
در دریاي آتش.
کفایۀ الموحدین- روایت معتبر است: چون خطاب شود به ملائکه غلاظ و شداد، خُ ذُوهُ فَغُلُّوهُ به جهت تعظیم این خطاب، هفتاد
هزار ملائکه غلاظ و شداد از جاي خود حرکت نمایند و بگیرند آن کس را، و استخوانهاي او را در هم شکنند، به سلسله آتش
کنند و در زمین محشر او را به روي در میان آتش اندازند. و در خبر است اگر یکی از حلقههاي آن زنجیر را به کوههاي عالم نهند،
«1» . از شدت حرارت آب شود
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 33 ] ... ص : 297
( إِنَّهُ کانَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ( 33
بعد از آن علت عذاب را فرماید:
__________________________________________________
1)- نور الثقلین، جلد 5، صفحه 409 از امام صادق علیه السّلام. )
ص: 298
إِنَّهُ کانَ لا یُؤْمِنُ: بدرستی که بود این شخص در دنیا ایمان نمیآورد، بِاللَّهِ الْعَظِیمِ: به خداي بزرگ. ذکر عظیم جهت اشعار است بر
آنکه سزاوار عظمت و بزرگواري، ذات احدیت اوست نه غیر او، و کسی که تعظیم نکند او را، مستحق این عقوبت خواهد بود.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 34 ] ... ص : 298
( وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ ( 34
وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکِینِ: و تحریص نمیکرد مردمان بر طعام دادن بیچارگان، چه جاي اطعام خود. مراد اعطاي زکات و
حقوقات واجبه است.
بیان: تخصیص این امر به ذکر، به جهت آنست که اقبح عقاید، کفر است به وحدانیت الهی و اشنع رذایل، بخل و قساوت قلبی است.
و آیه دال است بر مکلف بودن مشرکان به اصول و فروع ایمان. مروي است ابو الدرداء، زن خود را تحریص میکرد بر تکثیر
آبگوشت براي فقرا و میگفت: خلصنا نصف السلسلۀ بالایمان افلا تخلع نصفها الاخر بالاطعام: خلاص شدیم ما از نصف زنجیر
صفحه 187 از 274
آتشین به سبب ایمان، آیا رها نمیکنی نصف دیگر را به طعام دادن فقرا.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 35 ] ... ص : 298
( فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هاهُنا حَمِیمٌ ( 35
فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ: پس نیست مر او را امروز، هاهُنا حَمِیمٌ: اینجا خویشی که حمایت او کند.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 36 ] ... ص : 298
( وَ لا طَعامٌ إِلاَّ مِنْ غِسْلِینٍ ( 36
وَ لا طَعامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ: و نیست غذائی او را، مگر از غساله جهنمیان، یعنی زردابه و چرك و خون که از اعضاي جهنمیان میرود.
ص: 299
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 37 ] ... ص : 299
( لا یَأْکُلُهُ إِلاَّ الْخاطِؤُنَ ( 37
لا یَأْکُلُهُ: نمیخورد او را، إِلَّا الْخاطِؤُنَ: مگر گناهکاران که از روي عمد مرتکب گناه شدند، یا از راه مستقیم تجاوز کردند. مراد
مشرکان و متمردان هستند.
تنبیه: آیه شریفه آگاهی است نسبت به مشرکان و عاصیان که تأمل و تدبر نمایند و خود را از گروگان چنین آتش و عذاب، نجات
دهند به توبه و تدارك عمل صالح.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 38 ] ... ص : 299
( فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِرُونَ ( 38
فَلا أُقْسِمُ بِما تُبْصِ رُونَ: (نه چنان است که کافران و معاندان گویند که قرآن ساخته و بافته پیغمبر است) پس سوگند به آنچه میبینند
از مشهودات.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 39 ] ... ص : 299
( وَ ما لا تُبْصِرُونَ ( 39
وَ ما لا تُبْصِ رُونَ: و آنچه نمیبینید از مغیبات. این سوگند است به جمیع اشیاء، زیرا هیچ چیز از موجودات از این دو قسم خارج
نیست. حاصل، به تمام اشیاء سوگند.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 40 ] ... ص : 299
( إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ( 40
إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ: بدرستی که قرآن گفتار رسولی است بزرگوار نزد خداي تعالی، یعنی بر وجه رسالت، از جانب حضرت عزت
تکلم و بر بندگان میخواند، نه از خود میبافد.
صفحه 188 از 274
- وجوهی است: 1- اجسام و ارواح. 2 « ما تبصر و ما لا تبصر » تبصره: در
ص: 300
انس و جن. 3- کعبه و بیت المعمور. 4- بر و بحر. 5- تبلیغ پیغمبر و نزول جبرئیل بر او. 6- آثار نبوت و انوار ولایت. 7- نعم ظاهره
و باطنه. 8- از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام مروي است که حق سبحانه در این آیه فرماید: سوگند میخورم به آنچه
میبینید از نعم من بر خلقان و آنچه نمیبینید از نیکی من بر دوستان. این قرآن گفتار رسول کریم است از جانب خداوند رحیم.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 41 ] ... ص : 300
( وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَلِیلًا ما تُؤْمِنُونَ ( 41
وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ: و نیست قرآن به سخن شاعر، یعنی کلامی مقفی و موزون چنانچه کفار میگویند، قَلِیلًا ما تُؤْمِنُونَ: اندکی
تصدیق میکنند این را. مراد عدم تصدیق است، زیرا قلت در معنی عدم باشد.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 42 ] ... ص : 300
( وَ لا بِقَوْلِ کاهِنٍ قَلِیلًا ما تَذَکَّرُونَ ( 42
وَ لا بِقَوْلِ کاهِنٍ: و نیست قرآن سخن کاهن که اخبار به مغیبات دهد، چنانچه بعضی دیگر گویند. قَلِیلًا ما تَذَکَّرُونَ: یاد نمیکنند
تذکري در نهایت اندك. مراد عدم تذکر است، و به جهت اینست که امر به شما مشتبه شده و معجزه را از سحر و کهانت امتیاز
نمیکنید، و تأمل نمینمائید تا دریابید فرق بین شعر و کهانت را با معجزه، و بدانید که این قرآن کلام بشر نیست، بلکه خارق عادت
و معجزه پیغمبر باشد.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 43 ] ... ص : 300
( تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ ( 43
تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ: قرآن نازل شده بر پیغمبر از جانب پروردگار عالمیان به واسطه جبرئیل.
ص: 301
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 44 ] ... ص : 301
( وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاوِیلِ ( 44
وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا: و اگر افترا کند پیغمبر، و دروغ بندد بر ما، بَعْضَ الْأَقاوِیلِ: بعضی سخنان را چنانچه زعم شماست.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 45 ] ... ص : 301
( لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ( 45
لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمِینِ: هرآینه بگیریم او را دست راست او را.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 46 ] ... ص : 301
صفحه 189 از 274
( ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِینَ ( 46
ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِینَ: پس قطع کنیم از او، رگ دل را که متصل است به گردن، یعنی دست راست او را بگیریم و رگ گردن او را
از پیش قطع کنیم.
این تصویر هلاك او است، یا قطع آنچه ملوك میکنند به کسی که بر او غضب نمایند که قتال را امر نمایند تا دست راست او را
میگیرد و شمشیر در مواجهه او از غلاف بیرون میکشد و گردن او را از پیش میزند تا نگاه کردن او به آن شمشیر، موجب
زیادتی عقوبت او باشد. حاصل آنکه اگر پیغمبر، قولی به ما نسبت دهد که ما نگفته باشیم، او را به قتل رسانیم فورا. یا آنکه اول
دست راست او را قطع کنیم، بعد او را بکشیم. نزد بعضی یمین، به معنی قوت است، یعنی قوه و قدرت او را بگیریم و او را هلاك
سازیم.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 47 ] ... ص : 301
( فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزِینَ ( 47
فَما مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ: پس نیست از شما هیچکس، یعنی نیستند همه شما، عَنْهُ حاجِزِینَ: منع کنندگان ما، یا از آن مقتول بازدارندگان
قتل. خطاب راجع به جمیع مردمان است.
ص: 302
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 48 ] ... ص : 302
( وَ إِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ ( 48
وَ إِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِلْمُتَّقِینَ: و بدرستی که قرآن هرآینه پند و یادآوري است مر پرهیزکاران، چه ایشان به آن منتفع میشوند نه غیر ایشان.
بیان: قرآن در اولین مرحله نزول، موجب هدایت و ارشاد عموم بندگان است، لکن متّقیان به حسن اختیار، اقبال به آن نمایند و
کافران و معاندان، به سوء اختیار اعراض کنند از آن لذا تذکر و پند را به متقیان اختصاص فرموده.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 49 ] ... ص : 302
( وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ ( 49
وَ إِنَّا لَنَعْلَمُ: و بدرستی که ما هرآینه میدانیم، أَنَّ مِنْکُمْ مُکَذِّبِینَ: آنکه بعضی از شما اي مردمان تکذیب کنندگانند مر قرآن را، پس
ما ایشان را بر آن تکذیب جزا خواهیم داد. یا ما میدانیم بعضی از شما مسلمانان کافر، و از دین اسلام مرتد شوند.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 50 ] ... ص : 302
( وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَی الْکافِرِینَ ( 50
وَ إِنَّهُ لَحَسْرَةٌ: و بدرستی که قرآن هرآینه سبب حسرت است، عَلَی الْکافِرِینَ: بر ناگرویدگان وقتی که ثواب مؤمنین را مشاهده کنند،
یا آنکه تکذیب سبب حسرت ایشان است در آن روز.
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 51 ] ... ص : 302
( وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ( 51
صفحه 190 از 274
وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ: و بدرستی که قرآن هرآینه حق، و محض یقین و درست و راست است که هیچ شکی در آن نیست که از جانب
خدا نازل شده.
ص: 303
[سوره الحاقۀ ( 69 ): آیه 52 ] ... ص : 303
( فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ( 52
فَسَ بِّحْ بِاسْمِ: پس تسبیح کن و تنزیه نما به نام، رَبِّکَ الْعَظِیمِ: پروردگار خود که بزرگ است، یعنی تنزیه نما ذات یگانه او را از
صفات نقایص و آنچه سزاوار ربوبیت نیست، و او را ثنا و ستایش کن به شکرانه آنچه به طریق وحی به تو نازل فرماید از قرآن و
غیر آن.
از حضرت علی بن الحسین علیهما السّلام منقول است که حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: هر که بگوید سبحان اللّه
العظیم و بحمده، بدون تعجب، بلکه تحمید و تسبیح و تنزیه او سبحانه و تعالی کند، صد هزار حسنه براي او بنویسند و سه هزار سیّئه
از او محو نماید و سه هزار درجه براي او بلند فرماید. جلّت عظمته و کثر نعماؤه.
ص: